حسابگر
سلام به همراهان همیشه همراه
بعد از چند ماه باز هم دلم برای نوشتن تنگ شده است با این اتفاقاتی که این روزها می افتند دلمان روز به روز تنگ تر میشود امیدوارم با این شرایط به اضطرار برسیم و مضطر واقعی را همه یکصدا صدایش بزنیم این المضطر الذی یجاب اذا دعا این روزها مشغله هایمان زیاد است با وجود اینکه همه اکثرا در منزل به سر می بریم ولی زمان خوبی است برای محاسبه
در حال خواندن متنی بودم که نوشته بود
محمد جعفر خیاطی، یکی از عجیب ترین معلمان دنیا بود و امتحاناتش عجیب تر!
امتحاناتی که هر هفته میگرفت و هر کسی باید برگه خودش را تصحیح میکرد، آن هم نه در کلاس، در خانه… دور از چشم همه!
اولین باری که برگه امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم. نمیدانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم.
فردای آن روز در کلاس وقتی همه بچهها برگههایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شدهاند به جز من. به جز من که از خودم غلط گرفته بودم. من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم.
بعد از هر امتحان آنقدر تمرین میکردم تا در امتحان بعدی نمره بهتری بگیرم.
مدتها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد، معلم برگهها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت. چهره همکلاسیهایم دیدنی بود.
آنها فکر میکردند این امتحان را هم مثل همه امتحانات دیگر خودشان تصحیح میکنند.
اما این بار فرق داشت… این بار قرار بود حقیقت مشخص شود. فردای آن روز وقتی معلم نمرهها را خواند فقط من بیست شدم.
زندگی پر از امتحان است…
تا میتوانیم غلطهای خودمان را بگیریم قبل از اینکه غلط مان را بگیرند…..
به یاد آیه ی❣️حاسبوا قبل ان تحاسبوا❣️افتادم ….
.سربلند باشید در آزمونهای زندگی
خودتون و عزیزان تون و به خدای مهربونیها می سپارم…..
#آیه
#داستانک
@booyebaran313