قوری عزت نفس
سلام به همراهان خوب و همیشگی
حالتون چطوره؟
اینم دلنوشته خواهرم
خانمها وقتی از همسر تقاضای پول کنند ولی آبی از دست همسرشان نَچِکد، به دنبال دست و پا کردن کار درآمدزائی برای خود هستند و اگر تیرشان به سنگ بخورد و موفق به کاریابی نشوند، آخرین تیر خلاصشان این توصیهی مادرانه است که زیرِگوشِ دخترشان زمزمه میکنند: دخترم! دَرسَت را خوب بخوان به جائی برسی تا مثل من دستت مقابل همسرت دراز نباشد،
ای کاش مادران به جای تشویق دختران به اشتغال، پسرانشان را به مدیریت صحیح هزینههای زندگی توصیهمیکردند، تا بانوان سرزمینمان مجبور نباشند برای مبلغی ناچیز شخصیت خود را پائین آورند و با لبیک نگفتن همسر روحشان جریحهدار شود، همچنین مجبور نشوند اشتغال به شغلهائی داشتهباشند که برازندهی یک بانو نیست و ساعات طلائی که باید در کنار فرزندان سپری کنند را در بیرون از منزل تلف کنند.
♦️ یادش بخیر بچهتر از الان که بودم، علاوه بر پول توجیبیِ ماهانه و هفتگی که از مامان و بابا میگرفتم، مادر یک قوری در ویترین منزل گذاشته بودند تا هرگاه پول لازم داشتیم به کسی رو نزنیم و از قوری قرض بگیریم.
من برای خرید کادوی روز پدر و مادر، از پسنداز شخصی خودم خرجمیکردم و اگر مبلغی کسری داشتم، از قوری میگرفتم و به موقع قرضم را ادا میکردم.
ایکاش همهی خانههاقوریِ عزتنفس داشت
?نویسنده: مرضیه رمضان قاسم